امشب یک اتفاق خیلی خوب افتاد
داستان از این قرار که بنده حقیر از اونجایی شدیدا علاقه خاصی به مجموعه هنر دارم و بخصوص نقاشی
چند وقتی میشه حدودا شش ماه که دنبال یک نفر نقاش خوش ذوق می گشتم که این تصویر بکشه و این جستجو از شهر خودمون تا تهران حتی کشیده شد. البته به قول گفتنی آب در کوزه و ماه گرد جهان می گشتیم
من یک دختر دایی پریشون حال دارم که در حال تحصیل در رشته گرافیک و البته منظور دوره متوسطه هست . با افت و خیری که پیش ما اتفاق افتاد و دیدن نمونه کارهاش بهش توصیه کردم که کارشو جدی بگیره چرا که واقعا استعداد شو داره
امشب اون تصویر کشیده شد و توی دستام بود و من خیلی خوشحالم
سپردمش واسه قاب گرفتن و در اولین فرصت عکس قاب گرفته شده شو اینجا میذارم
مرسی دختر دایی واقعا مرررررررررررررررررررسی
با سلام به دوستای قدیمی (اگه بهم سر بزنید) و دوستای جدید
از آخرین پستی که به اشتراک گذاشتم نزدیک ۱۸ ماه می گذره
این روزا با چندتا دوست قدیمی حرف زدم که منو مایل به نوشتن دوباره کرده
امید آن است که شروع دوباره قدرتمند باشه