روزنوشت

دلم میخواد هر روز و هر روز براتون از تمام اتفاقهای روزمره بنوسیم . اما روزها و ساعتهای شلوغ مانع این اتفاق می شود.

اما خب همیشه و همیشه دغدغه این رو دارم که بنویسم .

اتفاق های مهم رو میشه اینطور شمرد

بخش اول

شکر ایزد یزدان که بر من انرژی تسلی بخشیده که پر توان و امیدوار رو به آینده و روزهای بهترش پیش بروم. واقعا قدیمی ها هر چه گفتند راست و حقیقت محض بوده اما ما به نسبت سن و سال و بلاتر رفتن آن ، به اهمیت این موضوع  بیشتر و بیشتر پی می بریم.

ضرب المثل داریک شکر نعمت نعمت ات افزون کند و کفر نعمت از کفت بیرون کند . هر ادمی فارغ از هر جنسیتی که دارد چه مرد و چه زن مسلما برای رفاه ، آسایش و آرامش زندگی اش تلاش می کند. برای دو مورد اول باید هر روز بیشتر در زمینه شغلی و کسب درآمد  تلاش کنیم . اما در خصوص آرامش و رسیدن به آن ابتدا خودمون رو بشناسیم و بعدش به خدا بسپریم  و توکل کنیم .

من برای بیان اشتباه های خودم نه الان و نه در زمان دیگری هیچ ابایی نداشتم . من تا قبل از این کفر نعمت زیاد و ناشکری زیاد کردم  به چشمانم معیشت سخت و درجا زدن رو دیدم . اما باید گفت که ای خدا به داده و نداده ات شکر .

یک دسته فاکتور گرفتم که برای پروژه ها استفاده کنم . روی برگ اول این دسته فاکتور ساده نوشتم: دل بسته ایم به یاری خودش

آره والا چه در مسائل کاری و چه در مسائل شخصی دل بسته ام به یاری خودش

بخش دوم

اتفاق تازه دیگری هم در این روزها رخ داد. من از طریق یک لینک ارسالی پویا لشکری به یک گروه واتس اپی وارد شدم .این گروه بچه های دوران دانشگاه بابل هست . بیشترشون نمی شناسم اما چند تن از دوستای عزیزم را دوباره پیدا کردم و واقعا سورپرایز شدم . این خیلی اتفاق به شدت خوبی است .

با احمد نیکزاد، آرام جعفری ( مرد هست خخ ) و سعید روزگاری تلفنی صحبت کردم، کلی خاطره خوب و بیاد موندی دوباره زنده شد و بی نهایت خندیدیم .

این دوران متعلق به قدیم میشه و ما به این باور رسیدم که قدیم واقعا همه چی بهتر بود .  اون دوران روزهای سختی بود اما دلم برای اون وقت ها در این ده، 12 سال تنگ شده، رابطه ای که بین ما بنحوی محکم بود که اگر برای یکمون اتفاقی می افتاد، هر کدوم ما تمام سعی مون این بود که حال و هوای رفقیمون عوض کنیم. برای من برترین اتفاق ممکن افتاد اون هم فوت عاطفه بود . در اون روزها هر کدوم از بچه ها بهم کمک می کردند. حسین توی بحث درس دو ترم منو با خودش کشید و از این جهت بهش مدیون هستم.

آدم خنده رو و خوش خنده این روزها در اون زمان بعد از فوت عاطفه دچار شُک بد از حادثه شده بود. این شُک خودش رو به ان صورت نشون داد که من شش ماه تمام حتی تبسم هم نکردم، خندیدن که پیشکش

در چنین شرایطی هر روز بلا استثنا حمید خانی میومد پیش من و هر کاری می کرد تا من بخندم اما هیچ وقت موفق نشد. به شدت آدم دلقکی بود. من واقعا مدیون حمید هستم و یادم نمیره این همه زحمتی که کشید . ای گروه اون روزها رو دوباره زنده کرد و دوستای عزیزم پیدا کردم و به این علت خیلی خوشحال هستم .

برای شما چین اتفاقی تابحال افتاده ؟

نظرات 5 + ارسال نظر
فاطمه چهارشنبه 26 تیر 1398 ساعت 01:49 ق.ظ http://shologhpologh.blogsky.com

این خیلی خوبه که هر روز یه اتفاق جدید بیوفته و هر روز حرفی واسه گفتن داشته باشیم موفق باشید

سلامت باشید
خوش اومدید بهتون سر میزنم

آی دا جمعه 28 تیر 1398 ساعت 12:09 ب.ظ http://inthemoon.blog.ir

سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه
بله روزای زیادی بوده که ناراحت بودم و کسی نتونسته خوشحالم کنه...اما خب مسلما غم شما خیلی زیاد بوده و قابل مقایسه نیست...

ایشالله ک همه زندگی ها پر از شادی و خوشحالی باشه

na30m یکشنبه 30 تیر 1398 ساعت 10:58 ق.ظ http://nasimeshqjonun.blogfa.com

تولدتون با تاخیر مبارک..

امیدوارم عمرتون طولانی،با عزت و شرافت باشه ..هر روز موفق تر از روز قبل باشید و صفحات کتاب زندگیتون طلایی باشه..

ان شاءالله تنتون همیشه سلامت ،قلبتون پر از عشق ،لبتون خندون و جیبتون پر پول باشه و بنده ی عزیز خدا باشید همیشه

مرسی ممنون
آخ جان چه همه دعای ناب و دوست داشتنی
مرسی همچنین برای شما

na30m یکشنبه 30 تیر 1398 ساعت 10:58 ق.ظ http://nasimeshqjonun.blogfa.com

تولدتون با تاخیر مبارک..

امیدوارم عمرتون طولانی،با عزت و شرافت باشه ..هر روز موفق تر از روز قبل باشید و صفحات کتاب زندگیتون طلایی باشه..

ان شاءالله تنتون همیشه سلامت ،قلبتون پر از عشق ،لبتون خندون و جیبتون پر پول باشه و بنده ی عزیز خدا باشید همیشه

خیلی خیلی ممنون
چه دعاهای زیبایی

بهامین دوشنبه 31 تیر 1398 ساعت 02:44 ق.ظ http://notbookman.blogsky.com

وقتی از عضویت درگروه واتساپ و دوستای قدیمتون نوشتین،ذهنم رفت به ته مونده خاطرات کارشناسی،به دوستایی که چندسال ازشون بی خبرم،به خاطرات تلخ و شیرین اون دوران .
همه از هم بیخبریم ،فقط هراز گاهی با مژگان در ارتباطم.

روح خواهرتون شاد،خدا رحمتشون کنه

این خیلی خوبه
این گروه ما هم چندین ماه طول میکشه ک همه رو پیدا کنن
ممنونم ازت
خدا اموات شما رو رحمت کنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد