یکم واقعی تر

فارغ از اتفاق تلخ این روزها که روی دلم سنگینی میکنه، یک تصمیم یهویی گرفتم اونم دی اکتیو کردن پیج اینستاگرام و کاهش فعالیت در تلگرام و ... هست 

این تصمیم داره اثرات شو نشون میده .  اول صرفه جویی از نظر اقتصادی;  من طی دو دوره هزینه هامو ثبت کردم ک ببینم بیشترین هزینه هام چی هستن یکی همین هزینه خزید بسته های اینترنت بود . رکورد شکنی کردم  و در طی یک هفته یا بیشتر کمتر از 200 مگ مصرف کردم . اثر دوم و یا بهتر بگم علت دوم این تصمیم این بود ک مدتی بود گشتن در اینستاگرام واسم اتلاف وقت شده بود گرچه که از نظر محتوایی هم کلا نابود شده بود . خلاصه اینکه حالم بهتره با دوری کردن از این چیزا 

چند وقتی ک از پشت بوم خونه ی میز گرد ک مدتها بود خاک میخورد واسه استفاده اوردم تو اتاق ، حالا این میز گرد شده میز کارم حس خوبی داره 

لپ تاپم میذارم روش و کنارش لیوان دم نوشم و قند و .. ، خیلی این شکلی بهتره 

امروز بعد مدتها رفتم پارک ملت ، توی پاییز قشنگی خاصی  داره . برگهای  زرد و نارنجی درختها زیر پات خیلی صدای آرامش بخش داره.  وقتی میری داخل پارک حس میکنی جدا و دور شدی از این شهر و مردمش 


فرصت

بیشتر آدمایی ک میشناسم همیشه از فرصت هایی گفتند ک قدرشو ندونستن 

بیشتر این فرصت ها مربوط به شرایط کاری بهتر و یا درآمد بیشتر هست ، بعضی از این فرصت ها بودن یک سری آدمها توی زندگی مون هست 

بودنت بهترین فرصت زندگی بود که تابحال داشتم اما قدرشو ندونستم 

تو شدی آینه ای که من نواقص مو میبینم . هر آدمی لازم داره همچین آینه ای رو .  این آینه رو نشکن . بمون همچی درست میشه 

زندگی به تنهایی تبعات زیادی داره وقتی تصمیم میگیری از این تنهایی بیای بیرون تازه کلی مشکل میبینی مقابلت 

درسته که در مقابل مشکلات خودمو می بازم اما علتش همین تنهایی بوده اینکه سعی کردم روی پای خودم بمونم 

میخوام تمام این نواقص از بین ببرم چون می دونم بودنت ارزش شو داره