بلوف یا چی ؟!!!

داستان اینکه در طی این یک ماه اخیر تقریبا یکی از اقوام دور ما مجلس عروسی پسر و دخترشو گرفت . مجلس در دو تالار سطح بالا گرفته شد. خب مثل هر جایی یک قسمت از مراسم  معرفی کادو های عروس و دوماد هست  که این بخش داستان در قسمت خانم ها رخ می ده . خب من نمونه ای از کادوهایی ک اقوام نزیدیک دادند اینجا می نویسم قضاوت از شما 

مجلس اول  مراسم عروسی دخترشون بود . 

پدر داماد یک کلید آپارتمان !!!

پدر مادر عروس نمی دونم . برادر بزرگ عروس دو میلیون پول نقد . بردار کوچیک عروس و خانمش 6 میلیون پول نقد . خواهر عروس میگن اومده یک کیف بزرگ پر از تراول گذاشته گفته هر کسی میخواد شاباش بده از این کیف برداره !!!!! توجه کنید کیف پول پر از تراول !!!!!!!!!!! خدایا ، این خواهر عروس هم   دکتر تشریف دارند . 

مجلس دوم  مراسم دومادی پسرشون بود همین جمعه 

پدر و مادر دوماد یک کیلید آپارتمان ، از قول خواهر خودم ، خواهر داماد ( عروس مجلس قبلی ) اون 6 میلیون برگردونده ، داداش داماد نمیدونم چند میلیون 

حالا جالبی داستان اینجاست که پدر و مادر این دو نفر خودشون چند ساله خونه دار شدند . و واقعا وضع مالیشون اصلا در حد این کادو ها نیست . 

خانواده ما از این اخلاقها ندارندو من واقعا برام قبل درک نیست این حجم از بلوف 

ولی نمیدونم شاید هم راست باشه . اصلا چه نیازی به این کارها هست ک کسی بخواد خودشو ظاهرا سرمایه دار نشون بده 

چرا واقعا 

نظرات 4 + ارسال نظر
آی دا یکشنبه 8 اردیبهشت 1398 ساعت 11:58 ب.ظ http://inthemoon.blog.ir

من هم چنین رفتارهایی دیدم.
که مادر عروس کلید آپارتمان نشون داده، بعد ولی قسط آپارتمانو خود عروس و دوماد دادن :|
بیشتر خودنماییه و مال تازه به دوران رسیده هاست..

اخه قابل درک نیست واسم در این حدش

na30m چهارشنبه 11 اردیبهشت 1398 ساعت 08:06 ق.ظ http://nasimeshqjonun.blogfa.com

به نظرم در این باب مکاشفه نکنید.. بزارید بین خودشون و خدای خودشون بمونه راست و دروغشون

عجیب بود برام

بهامین چهارشنبه 11 اردیبهشت 1398 ساعت 10:18 ب.ظ

بنظرم اصلا جالب و قشنگ نیست .
حتی اگر پدری هدیه قرار به فرزندش خونه بده بنظرم ابراز نشه ،ماهیت بهتری داره.

کیف پر تروال، یکم عجیبه و کار قشنگی نیست و تنها چیزی که به ذهن میرسه خودنمایی.

موافقم باهاتون
اون کیف پول خیلی عجیبه

Baran پنج‌شنبه 12 اردیبهشت 1398 ساعت 07:59 ب.ظ

چرا واقعا؟
خوب.من یک بار همچین مجالسی رفتم.واحساس خوبی نداشتم.ویک بار مهمونی رفتم،باز احساس خوبی نداشتم.فور کنین؟میزبان یه فرغون میوه رو میز چیده
راحت یه بله برون ؟راحت دو تا عقد کنون و
راه میبرد
گفتم؛جمیعا یه کیلو میوه ام مصرف نداشتیم.یک کیلو؟کجا و
یه فرغون میوه کجا؟عروسی شونم یه میز بلند بالا انواع غذا ها،اصراف بیش از حد.که همون دوقاشق پلو ازگلوم پایین نرفت.بخورید و بیاشامیدو
بپوشیدو
بگردیدو
بچرخید...ولی اصراف نکنید.

واین کلید نشون دادن ها،دقیقا مثال کلید مش حسن خودمونه
بگذریم مسعود جان
برکت و
رحمت؛...برای شما و
عزیزان تون آرزومندم

اره والا بگذریم
ممنونم واقعا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد