فروشنده های کتاب

سلام به همه . 

طی این یک هفته، ده روز اخیر سه کتاب جدید خریدم . این کتابها  دختر کشیش از جرج اورل ، قمارباز از داستایوفسکی و مردی به نام اوه از فردریک بکمن  هستند. 

چند وقتی هست که در شهر مشهد تعدادی خانم جوان کیف به دست در سطح شهر در حال فروش کتاب های متنوع هستند. فعالیت این دوستان تحت نظارت یک موسسه است  که این موسسه با انتشارات گمنامی ارتباط دارند. من چند باری با این فروشنده ها با توجه به  علاقه  کتاب خوانی  ام برخورد داشتم . چند نکته در مورد این فروشنده ها بیشتر از هر چیزی در ذهن من خودنمایی می کند. 

نکته اول : بیشتر این کتاب ها از انتشارات گمنام و یا کمتر شناخته شده است . از انتشارات که بگذریم واقعا مترجم های مطرحی  هم عموما  ندارند. 

نکته دوم : در شهرهای دیگر نمی دانم  همچین گروه هایی وجود دارد یا نه اما از نظر من این شغل جز مشاغل کاذب و بی آینده است . 

نکته سوم : فروشنده های این موسسه و این نوع کتاب ها فقط خانم ها هستند. این نوع فروشندگی شغل مناسبی برای یک خانم  نیست . این موضوع با دقت به چهره  ها و صحبت های فروشنده به سادگی قابل تشخیص است . 

دیشب کتاب های قمارباز و مردی به نام اوه را از غرفه کتاب فروشی در یک مجتمع خریدم. با فروشنده کتاب ها صحبت طولانی در مورد کتاب داشتیم . از کتاب های مختلفی که خوانده بودیم صحبت شد . فروشنده کتاب ها خانم 23 ساله ای بود که شغلش را دوست نداشت . رشته تحصیلی ایشون در مورد ژنتیک بود و دلیل عدم علاقه اش تفاوت رشته تحصیلی و شغل اش بود. البته که من در جواب صحبت اش مثال هم دوره ای های خودم را گفتم ،  90 نفر ورودی دانشگاه ما ، طبق آخرین اطلاعاتی که دارم شاید به تعداد انگشتان دست هستند کسانی که شغلی متناسب با رشته تحصیلی دارند و متاسفانه واقعیت شرایط کاری و شغل همین است .

ایشون برعکس فروشنده های سیار  اهل کتاب بود. کتاب های  خوب زیادی را خوانده بود. این دو کتاب را هم به پیشنهاداش خریدم .البته نکته ای را در صحبت هایش به من گفت و آن هم در مورد ترتیب خوانده کتاب ها بود. به طور کاملا اتفاقی ما هر دو در حال خواندن کتاب جنایات و مکافات هستیم. پیشنهاد او  خواندن کتاب قمار باز را بعد جنایات و مکافات  و کتاب دختر کشیش را بعد از قلعه حیوانات و 1984 جرل اورل  بود و من هم به پیشنهاد اش احترام می گذارم . 

لطفا کتاب های خوبی که خوانده اید را معرفی کنید . البته کتاب هایی غیر  از رمان های عاشقانه با تشکر . 

سوال ها 

در شهر شما از این دست فروشنده ها وجود دارد ؟ 

موافق کتاب فروشی به این سبک هستند یا نه ؟

نظرات 7 + ارسال نظر
بهامین پنج‌شنبه 27 دی 1397 ساعت 09:56 ق.ظ http://notbookman.blogsky.com

چند باری من هم برخورد داشتم با چنین سبک فروش کتابی.
حتی جالبه چند روز پیش،در خونه اومدن و یک‌سری کتاب به مدت ۲۴ ساعت امانت دادن که بخونیم و بعد اگه دوست داشتیم بخریم،ایده جالبی بود اما من هم هم عقیده ام با شما که یک این شغل برای خانم ها منااسب نیست و اینکه آینده نداره.

متاسفانه خیلی افراد اینروزه مطابق رشته تحصیلی مشغول بکار نیستن.واقعیت تلخِ

کتاب مردی بنام اوه من هم خوندم.

رمان کشنن مرغ مینا با موضوع نژادپرستی
سه شنبه ها با موری

و الان به پیشنهاد یه دوست اهل کتاب میخوام صد سال تنهایی بخونم ،میخوام تازه شروع کنم این‌کتابو.

ممنون از نظرتون
من با شرایطی که شما دارید خوندن کتاب صد سال تنهایی پیشنهاد نمیدم

ریواس پنج‌شنبه 27 دی 1397 ساعت 11:25 ق.ظ http://jot.blogsky.com

کتاب های خوبی که خوندم باباگوریو نوشته بالزاک، در جست و جوی زمان از دست رفته نوشته مارسل پروست هفت جلدیه، مادام بلوری نوشته فلوبر، تربیت احساساتی نوشته فلوبر، مسبح باز مصلوب نوشته نیکوس کازانتزاکیس، سقوط نوشته ی آلبرکامو، موش ها و آدم ها جان اشتاین بک
کتاب زباد خوندم ولی این 7 تا کتاب واقعا یه چیز دیگه بودند.

لطفا یکم بیشتر در مورد در جستجوی زمان از دست رفته و مسیح باز مصلوب برام بنویسید
ممنون

بهامین پنج‌شنبه 27 دی 1397 ساعت 07:06 ب.ظ http://notbookman.blogsky.com

شما این کتابو خوندین؟؟
نظرتون اینه نخونم پس؟؟

جواب براتون میفرستم

ŇãşíМ جمعه 28 دی 1397 ساعت 03:54 ب.ظ http://nasimeshqjonun.blogfa.com

کتاب خوب که نمیشه گفت چون هر کتابی در سبک خودش میتونه خوب باشه یا نکات بارز و قابل توجهی داشته باشه..

چنتا کتاب که در ذهنم هست رو میگم:

داستان دو شهر
اشرافی بد نام
دختری با گوشواره مروارید
دا
ژرفای زندگی
بیگانه ای با من است
عروسک
(خب بسه دیگه احتمالا از سه اسم آخر متوجه شدید جوی فیلدینگ یکی از نویسنده های مورد علاقمه خخخ)

لولیتا (ببینید این کتاب رو نمیشه گفت خوبه حتی مشمئز کننده هم هست اما از این لحاظ که جزئیات به درستی و دقت شرح داده شده و اینکه تو میدونی داری نوشته های حقیقی یک روانپریش رو میخونی واقعا جذاب و تکان دهنده ست) این لولیتا رو شنیدم فیلمش رو هم ساختن اما خودم ندیدم!

فعلا همینا..

ممنون از شما بابت این پیام

مریم شنبه 29 دی 1397 ساعت 03:51 ب.ظ http://maryamaneh2.blogsky.com

سلام
بله تقریبا ماهی یکبار دخترهای جوانی با کوله پشتی پر از کتاب محل کار من مراجعه میکنند . کتابها بد نیستند ولی من به مترجم هاش اعتماد ندارم . ولی میخرم. اسمش نمیذارم شغل کاذب مگر اینکه ترجمه های خوبی نباشه.

سلام و خوش اومدید
نظر شما کاملا محترمه
کتاب معرفی نکردید

مریم شنبه 29 دی 1397 ساعت 03:52 ب.ظ http://maryamaneh2.blogsky.com

قلعه حیوانات و 1984بذارید در اولویت

قلعه حیوانات خوندم اما چشم

Baran چهارشنبه 3 بهمن 1397 ساعت 09:07 ب.ظ

بله،شهر ما هم خانم ها و
دختر خانم ها با کوله کتاب می فروشن.حتی ادارات هم میرن و
دم درمونم آمدن و
من چندتا کتاب گیاهان دارویی و
دم نوش و...خریدم
چه عرض کنم والا؟ان شاءالله که چرخ زندگی همه بچرخه...

سبک و سلیقه ها توی کتاب خوانی متفاوتِ.مثلا من ناتوردشت و
رگتایم رو چندبار خوندم.
خیلی هم این دو کتاب رو دوست ندارن.ولی من ناتور دشت رو هزار بار بخونم انگار دفعه اول

منم خرید کردم ازشون
حس دلسوزی بهم دست میده این فروشنده ها میبینم
این کتابها رو میذارم تو لیست تا بخونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد