روزنوشت

مطالبی که میشه نوشت   پی بردن به لغزش یک نگاه 

این اولین موضوع ای هست که باید بگم . امشب مطمئن شدم که یک مورد لغزش از از طرف یک خانم نسبت به من رخ داده اما من تمام سعی میکنم که از سمت من پالس مثبتی دریافت نکنه به چند دلیل . یکک اینکه مطمئن هستم دنیای متفاوتی داریم . دوم اینکه در شرایط حاضر نمیشه خیلی به دوام روابط اتکا کرد . سوم اینکه ترجیح میدم وارد زندگی کسی بشم و آرامش زندگی شو بهم بزنم . 

مورد دوم داستان اون کفشه 

امشب دوباره با مهدی رفتیم بیرون و با هم کمی خیابون گردی کردیم . بهش از داستان اون کفشه گفتم که بیست دقیقه بهش از پشت ویترین نگاه میکردم اما قیمت نگرفتم . قرار شد با هم بریم و قیمت بگیرم که ناقابل 380 هزار تومن بود و من پی به علت اینکه اون زوج های محترم و متمول از اون مغازه خارج می شدند و یک به علت گرانی و دوم به علت مقطوع بودن قیمت ها بود. از اونجا که خیلی محترمانه اومدیم بیرون و رفتیم چند جای دیگه رو دیدیم یک کفش شبیه اون نیم بوت  بود و قیمتش 240 بود که طرف با تخفیف 140 می داد . کفش خوبی بود اما من مشکل ست کردن لباس با اون کفش داشتم . رنگ کفش عسلی بود. خلاصه نخریدم. اما یک نکته جالب که همیشه در مورد من صدق میکنه و در طالع بینی تیر ماهی ها ( البته که من خیلی معتقد به طالع بینی نیستم ) اینکه در مورد پوشش مشکل این رو دارند که نمی دوند چطور پوشش ستی داشته باشند. به شخصه این در من خیلی مشهود هست . همیشه ی جای کار میلنگه یا اون کفشه به لباس نمیاد یا نمیدونم کمربند مناسب نیست یا هر حالتی دیگه ای  که می تونید تصور کنید. 

نکته بعدی که می تونم بگم کلا مصاحبت و هم صحبتی برای شخص من خیلی مفید و موثر هست . اخرین مسافرتی که رفته بودم یعنی اردیبهشت 92 در واگن قطار بین ما چند نفر صحبت و گفتگوی شکل گرفت . بین این چند نفر یک آقای دکتر بود که صحبت من و ایشون جدی تر شد و ادامه پیدا کرد. صحبت های خیلی میکرد و یک نکته ای در مورد من گفت که اصلا فراموش نمیکنم . گفت تو از اون دست ادمهایی هستی که تخلیه انرژیت از طریق صحبت کردن هست و من واقعا با این صحبت ایشون موافق هستم . من اگر طرف مقابل مورد نظر باشه زبونم باز میشه خیلی صحبت ها می کنم . 

نکته دیگه اینکه خیلی مسائل از ذهن من عبور میکنه و در لحظه اگر ثبت بشه می دونم خیلی مفید خواهد بود. اما این اتفاق تابحال نیفتاده . هر سری که به این می رسم با خودم میگم صدامو ضبط کنم و بعد ثبت کنم . البته میشه از اون دفترچه یادداشت هم استفاده کنم . 


نظرات 3 + ارسال نظر
حبیب پنج‌شنبه 20 دی 1397 ساعت 09:16 ق.ظ http://dastannevisg.blogsky.com

مثل من هستید شما
وای به حال کسی که به نظرم بتونم باهاش حرف بزنم
خسته ام نمیشم از حرف زدن بیشتر جرفهام هم درمورد ،تاریخ، کتابها ، نوشتن و از این جور چیزهاست

این اشتیاق به همکلامی مسلما در شما نسبت به من بیشتر با توجه به اختلاف سن ما

ŇãşíМ پنج‌شنبه 20 دی 1397 ساعت 07:47 ب.ظ http://nasimeshqjonun.blogfa.com

کی بیایم شام عروسی بخوریم ان شاء الله؟ :))

نکنید این کارارو..بالاخره که باید با یکی آشنا شید :/

بیشتر دنبال اون کفشه بگردید ارزون ترشم پیدا میکنید خخخ
بخرید بابا :/ یه روز بالاخره لباس برای ست کردنم پیدا میکنید..

ان شاء الله عروس آینده هم صحبت خوبی باشه :))

من با اشنا شدم مشکلی ندارم
اون کفشه هم بهونه است.
باید همین باشه که شما میگی من تجربه مناسبی از خانمی که نتونستم باهاش ارتباط کلامی برقرار کنم. ندارم

بهامین جمعه 21 دی 1397 ساعت 07:52 ب.ظ http://notbookman.blogsky.com

صحبت کردن با فردی که هم‌صحبت و شنونده خوبیه، خیلی خوبه.
هر موضوعی به ذهنتون میرسه یادداشت کنید که فراموش نکنید.

تقریبا از روزی که دفترچه یادداشت خریدم همین اتفاق می افته

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد