قاصدک هان!

قاصدک ! هان ، چه خبر آوردی ؟
از کجا وز که خبر آوردی ؟
خوش خبر باشی ، اما ،‌اما
گرد بام و در من
بی ثمر می گردی

 

انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند

 

قاصدک
در دل من همه کورند و کرند
دست بردار ازین در وطن خویش غریب
قاصد تجربه های همه تلخ
با دلم می گوید
که دروغی تو ، دروغ
که فریبی تو. ، فریب

 

قاصدک
هان،
ولی ... آخر ... ای وای
راستی آیا رفتی با باد ؟
با توام ، آی! کجا رفتی ؟ آی

 

راستی آیا جایی خبری هست هنوز ؟
مانده خاکستر گرمی ، جایی ؟
در اجاقی طمع شعله نمی بندم خردک شرری هست هنوز ؟

 

قاصدک
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلم می گریند   

   اخوان ثالث . م.امید 

 

 

دیروز یکمی خیابون گردی کردم .. حدود نیم ساعت !!! 

دیروز من از یک کفش خوشم اومد . خیلی قشنگ بود خدایی . یکی دو روز توی وبلاگ خانم بهامین مطلبی رو خوندم ک از شهر کتاب حرف زده بودن، من از شهر کتاب خاطره دارم . حالا حتما سوال شده که شعر قاصدک ، کفش قشنگ! و شهر کتاب چه ربطی دارند با هم ؟

 

داستان از این قرار که من یازده سال پیش دانشجوی شهر بابل شدم و حدود 2 سال و نیم اونجا بودم . اولایل شرایط مالی مناسب بود ولی به مرور بدتر و بدتر شد. یک سری اتفاقات همم توی اون دو سال رخ داد که تقریبا با خاک یکسان شدم . شرایط روحی افتضاح به خاطر یک اتفاق خیلی خیلی بد و رسیدن به مرز بی پولی کامل در حدی روزی یک وعده غدا میخوردم ، (یک ترم تابستونی هم اونجا بودم که غذای 5 نفر آدم فقط خوراک لوبیا { لوبیا و آب و رب} بود) 

من اونجا علاقه به کتاب خوندن برام اوج گرفت . توی بابل شهر کتاب داشت . من یا خونه بودم یا شهر کتاب . واسه رفتن به شهر کتاب از فشار بی پولی باید ی مسافت 5 6 کیلومتری پیاده میرفتم تا برسم به میدونی که بتونم با 200 یا 300 تومن کرایه تاکسی برسم به شهر کتاب

مسلما ادمی با این شرایط قدرت خرید کتاب رو هم نداشت . مدیون هستید غیر این فکر کنید http://www.blogsky.com/images/smileys/112.png می رفتم اونجا و کتابی که دوست داشتم میخوندم اون هم سرپا اخه جایی واسه نشستن نبود. فروشنده ها  اول فکر میکردن خریدار هستم اما به مرور متوجه شدن مثلا این هفته که من وارد شدم میرم سراغ  قفسه 10 کتاب فلان . یکی از کتابهای مورد علاقه من کتاب پاییز بی برگی زندگی نامه مهدی اخوان ثالث بود کتابی قطور با قیمت 15 هزار تومن ! و من توان خرید نداشتم. 2 ، 3 ساعت کتاب میخوندم و بعد بر میگشتم خونه واسه حسین تعریف می کردم که پسر عجب کتابی هست و ...  بماند که در اخرین روزهایی ک اونجا بودم حسین و مهرداد دو نفری رفتن اون کتاب خریدن و بماند ک برادر عزیز بنده کتاب به یکی از دوستان شون دادند و من دیگه اون کتاب ندیدم 

دیروز بیرون اون مغازه کفش فروشی حس اون روزها بهم دست داده بود . حدود یک ربع تمام زل زده بودم به کفش و با خودم فکر میکردم . نه اینکه توان خرید اون کفش رو نداشته باشم ، اول گفتم برم قیمت بگیرم حقوق که گرفتم بیام بخرم . بعد گفتم به نظرم کفش کیفیت خوبی نداشته باشه ( البته کیفیت داشت ولی در حال یکی دو سال ، از نظر من کفش با کیفیت هست که بشه بیشر از دو سال پوشید ) . از نظر قیمت به نظر که گرون میومد چون دو سه تا زوج جوان رفتن تو مغازه و به دون خرید برگشتن. خلاصه اینکه بعد کلی کلنجار و مرور خاطرات به این نتیجه رسیدم که کفش رو نخرم چون اون کفش رو خوبه که ادم توی جاهایی مثل مهمونی و اینها بپوشه اون هم که به سلامتی دوستان اطراف خالی از هر بشری هست ک بخوام برم مهمونی 

 

این شعر قاصدک هم جزو شعرهای مورد علاقه من هست ، اون اوایل با اسم مستعار قاصدک اینجا می نوشتم بماند ک الان اینجا با اسم و فامیل خودم و عکس هایی از خودم  پر شده . اهنگ وبلاگ هم با صدای امید نعمتی هست که صداشو خیلی دوست دارم

 

برای دوستان غیر مشهدی هم جا داره این نکته رو بگم که قبر کوچک  اخوان ثالث در ارامگاه فردوسی بزرگ هست . وارد ارمگاه که شدید سمت چپ شما یک موزه و سمت راست آرامگاه فرودسی هست . در انتهای دیوار موزه سنگ قبر اخوان رو می تونید پیدا کنید 

 

نظرات 11 + ارسال نظر
بهامین چهارشنبه 28 آذر 1397 ساعت 07:14 ب.ظ http://notbookman.blogsky.com

شعر و متن آهنگی که به محض اینکه وارد وبلاگ شدم پخش شد،بی نظیر بود.

اینبار که سفر اومدم مشهد حتما باید برم به آدرسی که دادید.


حیف ،کاش برادرتون کتاب را هدیه نمی داد.
خیابون‌گردی اونم پاییز که البته روزای آخرش داره طی میشه،عجیب دلچسبه.

اهنگ این شعر رو استاد شجریان هم خوندن که اون هم واقعا شنیدنیست پیشنهاد میکنم
راننده های تاکسی که اطراف حرم کار میکنن عموما آرامگاه فردوسی رو به مسافرها پیشنهاد میکنند وی فکر نمیکنم اسمی از اخوان گفته بشه
عموما نمی دونند
والا هدیه ندادن بین هم کتاب به امانت میدادن بعدش کتابهای همو پس نمیدن به هم

رضا چهارشنبه 28 آذر 1397 ساعت 07:25 ب.ظ http://badalijatiha.ir

سلام مطلبت خیلی جالب و قشنگ بود
عالی مینویسی

ممنون از شما

بهامین چهارشنبه 28 آذر 1397 ساعت 08:20 ب.ظ http://notbookman.blogsky.com

ممنون بابت پیشنهاد آهنگ حتما باصدای استاد شجریان هم گوش میکنم.


آخی، چی میشد موقع امانت دادن کتاب موظف به پس داد هم بودیم.
خودم چند کتابی به دوستام امانت دادم و دیگه به دستم نرسید:|

من کلی کتاب داشتم ک الان نیستن یادمم نمیاد به چه کسی ها دادم

سحر پنج‌شنبه 29 آذر 1397 ساعت 08:31 ق.ظ http://roya-94.blogsky.com/

سرد ینی کانادا ها تا این حد
تازه نسبت ب ده سال گذشته بهتره اونطوری سرد نمیشه
.....
امروز کلا مه
چند قدم بعدتو نمیبینی
مه. همه جا
من از سرما خوشم‌نمیاد ینی سریع ب لرز میوفتم
ولی امسال قول دادم با سرما اشتی کنم کلی از پاییز و زمستون لذت ببرم

کامنتی ک گذاشتید مربوط به پست خودتون هست اما بر هر حال ممنون از اطلاعات تون

سحر پنج‌شنبه 29 آذر 1397 ساعت 12:02 ب.ظ http://roya-94.blogsky.com/

مهندس
جواب کامنتتو‌دادم دیگه ببین چقده خوبم ک توضیح دادم برات !
برا پست کامنت مرتبط هم میزارم

دست شما درد نکنه
ممنون از لطف تون
مهندس !!!!! از کجا اومد ؟

سحر پنج‌شنبه 29 آذر 1397 ساعت 12:29 ب.ظ http://roya-94.blogsky.com/

ببین ینی عادت کن من جوابارو‌کامنت میکنم براهمه اینجوریم زیر کامنت جواب کوتاه میدم فقط
خب
میرم‌موفق شم بیام دربارش حرف بزنم
ببین‌میتونی ام تایید نکنیا اینم‌میشه هوم

ممنون از اینکه توضیح میدی رفتارتون در مورد کامنت گذاشتن و اینها
ولی ولی ولی
الان این کامنت هم ربطی به پست من نداره

ŇãşíМ پنج‌شنبه 29 آذر 1397 ساعت 12:31 ب.ظ http://nasimeshqjonun.blogfa.com

این پست به طور نامحسوس داره مارو به طرف خرید کفش برای شما و هدیه دادن بهتون تشویق میکنه :))

نویسنده آدم زیرکی بوده و خواننده ها هم که کلا خودشونو به اون راه زدن زیرک تر :))

نه والا قصد من این نبود و نیست

خب قصد خرید دارید وان ی چیزی دیگه است . اما من ک نگفتم کجا و چه کفشی

ŇãşíМ پنج‌شنبه 29 آذر 1397 ساعت 02:38 ب.ظ http://nasimeshqjonun.blogfa.com

من از همین تریبون اعلام میکنم هیچ قصدی مبنی بر خرید کفش ندارم

قالب نو مبارکــ..
این بهتره ..من از صفحات عریض خوشم میاد :)

اوکی فقط گفتم اگه قصدشو دارید عکس و ادرس بذارم

اره منم از این قالبها بیشتر خوشم میاد

Baran پنج‌شنبه 29 آذر 1397 ساعت 02:50 ب.ظ http://haftaflakblue.blogsky.com/


تغییرات اینجا خیلی عالی هست

بهترین ها رو براتون آرزومندم
ازخوبی ها و
خوشی ها و
خیرو منفعت ها...

ممنون از لطف و محبت شما
همچنین برای شما

حبیب جمعه 30 آذر 1397 ساعت 04:44 ب.ظ http://dastannevisg.blogsky.com

شعر قشنگی بود
قالب وبت هم عوض کردیا

ممنون

آی دا دوشنبه 3 دی 1397 ساعت 09:52 ب.ظ http://inthemoon.blog.ir

دوست قدیمی امیدوارم همیشه حالت خوب باشه و چرخ برات خوب بچرخه...

ممنون از شما

این روزها حالم خیلی خوب نیست و ی دوره نقاهت طی میکنم
ذهنم شلوغه ولی میدونم میگذره

باز هم توی وبلاگ بنویس از نوشته هاتون انرژی میگیرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد