تنها خدا شاهد است و خود من ، که از همان نخستین روز تولدم پستان مادرم با سرشکی شیرین که امیدواران به زندگی شیرش مینامند به بخت سیاه من میگریست ...
بنا بر این تصادفی نیست اینکه من ایمان دارم که بدبختی من یک امر تصادفی نیست ...
...واز همان وقتها ... همانوقتها که تک و تنها ، در بستر غم آلود بیابانها ، در کلبه ای شبیه به یک گور وارونه ، شاهد غرور وا خورده ی زمین و تکبر احمقانه ی آسمانها بودم ...
احساس می کردم که سالهاست سرنوشت سیاه من ، نام مرا از یاد سرگذشت سپیدی که نداشتم ، برده است ...
و احساس میکردم که مدتهاست دنیا برای من – در آغوش یخ بسته زندگی من – مرده است ...
هم دنیا ... هم بشریت بدبخت ... که ترس از مرگ ، زندگی نکبت بارش را در حصاری از طلا ، به دست زندانبان آرزو مرده ای ، به نام " امیــــــد" سپرده است ....
نگفتی از کیه
توی عنوانش گفتم از کارو
با این حال از ویلیام کارو
کارو نویسنده و شاعر ایرانی هست و برادر ناتنی ویگن
ها مسعود چرا اینجا این قدر تغییرات داشته ؟؟؟؟؟؟
واسه امید هم الان یه اس ام اس بت می زنم و نظرم رو به سمع و نظرت می رسونم
تازشم الان نزدیک یک نصفه شبه
فوش ندی که چرا اس دادم ها
ها راستی کو این اهنگه؟
2 تا اهنگ دیگه از این لئونارد کوهن پیدا کردم
خراب!!!! آی خوبن آی خوبن
تغییر همیشه لازمه
خودت چی داری برامون ؟
هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچهیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ هیچ
لینکمو درست کن .