ذکری از آیدا

این روزها از آیدا خبری نیست

و من ساکن نشسته ام

بدون هیچ جستجویی

نظرات 5 + ارسال نظر
الهام دوشنبه 30 مرداد 1391 ساعت 12:55 ب.ظ http://elham7709.blogsky.com/

اگه بخواد خودش میاد.
تو فقط بشین و جاتو عوض نکن.

اینجا موندن سخته

آیــــــدا دوشنبه 30 مرداد 1391 ساعت 02:40 ب.ظ http://dokhtare-sooraty.blogfa.com

ایشالله پیداش میشه، به زودی...

آنقدر نیامدی
که تک تک ذرات قلبم
خشکید

همانی که به مرگ فکر می کند...زیاد سه‌شنبه 31 مرداد 1391 ساعت 03:19 ق.ظ

من نطرات این چند تا پست اخر رو یهوی همین جا اعلام می کنم
چون من ادم خیلی مهمی هستم وقت ندارم یکی یکی نظر بزارم
1- میشه واسه کشتن خودت حالا که دلایل کافی رو داری
یکیش رو بگی؟
2- مسعود لطفا به خودت بیا
دارم تجسم می کنم که نشستی تو تاریکی و از اون تجسم های نجومی من !!!!
3- راستی یه سر رفتم اون دنیا اما برگشتم :)
4-د لم م یخواد مغزم رو خاموش کنم و چند روزی فکر نکنم.

میتونستی وقت خودتو هدر ندی

همانی که به مرگ فکر می کند...زیاد سه‌شنبه 31 مرداد 1391 ساعت 03:26 ق.ظ

زندگی بی امان پیش می رود
منتظر نمی ماند که دست به دستش دهی
روان است ، جریان دارد
سیال است و تو را غرق می کند در تارو پودش
به اعماق می کشد و از روی جسدت عبور می کن
زندگی همین است ، بی رحم ...
و ببخشید اگر اول زندگی ننوشته بود :
کمربندها را ببندید ، این ماشین ایربگ ندارد!


همانی که به مرگ فکر می کند...زیاد پنج‌شنبه 2 شهریور 1391 ساعت 02:32 ق.ظ

تو هنوز به شوخی های من عادت نکردی
شاید هم نباید عادت کنی
اما مسعود ادم ها باهات شوخی م یکنن تا یه کم از حس و حالی که داری بیرونت بیارن
یکی از دلایل شوخی های من هم همینه
کجایی؟ این راهی که میری اخرش خسته ترت می کنه

عادت
متنفرم ازش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد