پ ن : پست شاد واسه آیدای مهربان
پ ن : اوج فوتو بچه ها!
پ ن : تصویر از اسکله ای از چابهار
پ ن: برای دریافت عکس در اندازه اصلی روی تصویر کلیک کنید
خطاب به چهره انسان:
تو ای نقاب
در این
خستگی/ دلگیر/بی اراده ات
بی روح مانده ای
حکم ات: سکوت دوبل
جرم ات : بی زبانی
درد ات : دروغ حکم فرما
فغان ات : فریب بی نهایت
نیاز ات: ذره ای درک
وظیفه ات: محو سادگی!
...
تو در پاییز هم رنگ می بازی
جتی اگر تابلوهای ونگونگ را به گردنت آویز کنی
گوش بریده ی ونگوگ را در کف دست نشانم دادی
که یعنی از هجوم کلاغ ها می ترسی
از این هم زخم های سوزن ، سوزن در تنم نلرزیدم
مگر دیدن گوش بریده ام در نوک منقارت
میان کلاغ ها غاغ کشیدی
و آفتاب گردان ها را به غروب نشاندی
پ ن : بعد مدتها دیروز فیلمی دیدیم که در انتها اینو نوشته بود، بسیار لذت بردیم
و اکنون با صادق هدایت
مجابش کرده است
ا.بامداد
پ ن:اجبارا هوای عشق قدیمی زد به سر
به جرم تنهایی قبل خواستن ات
آسمان دل
خالی از هر ستاره ای شد
حتی خورشید نیز رفت
...
..
.
گهگاهی
در ذهن نداشته ام
با سایه خویش خلوت می کردم
او نیاز در تاریکی دل محو شد
...
..
.
من زندانی خواستن ات
زندانبان : اشتباه تو