بطالت

با وضعیتی معلق گونه 

پاهایم را به دیوار کشیده ام

با چشمانی خیره به سقف اتاق

در گذر ثانیه ها

پرسشی در ذهن  نداشته ام

گذر می کند

وقت را به بطالت گذراندن آیا زیباست ؟



لحظه ای چشم هایم بسته شد



اکنون ClOuD پیش ماست




ََ : واسه نوشتن این دو سطر آخر مطمئن بودم.

ََ : از صبح هیچ کار مفیدی انجام ندادم

ََ : در چند روز آینده پستی برای Cloud Computing  عزیز خواهم گذاشت اما برای شروع


نظرات 4 + ارسال نظر
BeLLona پنج‌شنبه 28 اردیبهشت 1391 ساعت 12:52 ق.ظ http://www.gong.blogsky.com

سلام


دوست دارم تمام وقتم را تا دم مرگ به بطالت
بگذرانم
اشکالی که ندارد
اب از اب هم تکان نمی خورد دوست من
باور کن
گاهی می خواهم امتحان کنم
اما نمی دانم چرا نمی شود !!!

سلام عزیز
اصلا فکرنشو نکن که بتونی- نمیشه

BeLLoNA پنج‌شنبه 28 اردیبهشت 1391 ساعت 10:44 ق.ظ http://www.gong.blogsky.com

هیچ می دانی چرا چون موج٬

در گریز از خویشتن٬ پیوسته می کاهم؟

-زان که بر این پرده تاریک٬

این خاموشی نزدیک٬

آنچه می خواهم نمی بینم٬

و آنچه می بینم نمی خواهم.

.

.


"محمدرضا شفیعی کدکنی"

سولماز پنج‌شنبه 28 اردیبهشت 1391 ساعت 10:22 ب.ظ http://ruzhaaa.blogfa.com

بطالت گاهی کل معنی یک زندگی میتواند باشد.ولی شما که مینویسی باطل نیستی قطعا:)

سپهر جمعه 29 اردیبهشت 1391 ساعت 08:40 ب.ظ http://www.acappuccino.blogsky.com/

زیبا که نه ام می گذر این زمان دلگیرلعنتی ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد