ارزش انسان




دشت ها آلودست
در لجنزار گل لاله نخواهد رویید

در هوای عفن آواز پرستو به چه کارت آید ؟
فکر نان باید کرد
و هوایی که در آن
نفسی تازه کنیم

گل گندم خوب است
گل خوبی زیباست
ای دریغا که همه مزرعه ی دل ها را
علف هرزه ی کین پوشانده ست

هیچ کس فکر نکرد
که در آبادی ویران شده دیگر نان نیست
و همه مردم شهر
بانگ بر داشته اند
که چرا سیمان نیست
و کسی فکر نکرد
که چرا ایمان نیست

و زمانی شده است
که به غیر از انسان
هیچ چیز ارزان نیست .

حمید مصدق ـ تابستان ۵۷

نظرات 3 + ارسال نظر
آیدا شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 10:57 ب.ظ http://jooje-talaee.blogfa.com

من خیلی به اشعار ایشون علاقمندم....این شعر هم قشنگ بود.

الیا دوشنبه 28 فروردین 1391 ساعت 04:56 ب.ظ http://notes-of-ourhaunt.blogsky.com

عاشق شعرای حمید مصدق ام

سپهر چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 07:20 ب.ظ http://www.acappuccino.blogsky.com/

ارزان تر هم می شود .
ادما خودشون خودشونو ارزون می کنن

بدون شک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد