ای توئی که مدتی ست با منی و آن که تازه بر این کلبه واژه پای نهادی
قرار نوشتن واژه هایی از جنس امید است
و برداشت شما خواننده محترم
می تواند تا آسمان هفتم تفکرتان باشد
ادامه...
همیشه به این فکر می کنم ای کاش ای کاش ای کاش روزی و روزگاری آنقدر به ثبات برسم آنقدر خودم باشم که بتوانم فریاد کنم آهای این منم بی تظاهر
سایه ای که در خانه ام می نویسد فقط یک سایه است سایه ی منی که پشت یک نقاب پنهان شده ام اما فکر که می کنم می بینم آنجا تنها نام من است که از آن خودم نیست ورنه حرف هایم حکایت تمام اشک و لبخند هایی ست که بر من گذشته
مسعود باشی یا قاصدک ایستاده باشی یا در جستجوی به قول خودت آیدایی از جنس باد فرقی نمی کند در همه حال من همان من است اگر خسته ای اگر به واقع خواستار لمس این واژه هستی همین واژه ی تغییر را می گویم روی منِ وجودی ات کار کن
مرسی از حرف هایی که زدی اما اگر همین منی که می گویی ارزش هیچ تغییری نداشته باشد چه؟
همیشه به این فکر می کنم
ای کاش
ای کاش
ای کاش
روزی و روزگاری آنقدر به ثبات برسم
آنقدر خودم باشم
که بتوانم فریاد کنم آهای این منم بی تظاهر
سایه ای که در خانه ام می نویسد فقط یک سایه است
سایه ی منی که پشت یک نقاب پنهان شده ام
اما فکر که می کنم می بینم آنجا تنها نام من است که از آن خودم نیست
ورنه حرف هایم حکایت تمام اشک و لبخند هایی ست که بر من گذشته
مسعود باشی یا قاصدک
ایستاده باشی یا در جستجوی به قول خودت آیدایی از جنس باد
فرقی نمی کند
در همه حال من همان من است
اگر خسته ای
اگر به واقع خواستار لمس این واژه هستی
همین واژه ی تغییر را می گویم
روی منِ وجودی ات کار کن
مرسی از حرف هایی که زدی
اما
اگر همین منی که می گویی ارزش هیچ تغییری نداشته باشد چه؟
یقیین دارم که من وجودیی من سالهاست که نابود شده
خودت هم می دونی که ارزش تغییر داره
می دونی اما دوس داری بپرسی
تا یکی مطمئنت کنه
بهت امید بده
نیاز به تلنگر داری
طبیعت آدما همینه
آره ، ارزش داره مطمئن باش
ضمنا نابود نشده...هنوز لابه لای کلماتت امید هست
امید دورغی
اینایی که شما میگی من قبول دارم ولی بحث چیزی دیگریست
کار خوبی کردی