امروز
نگاه پاکی را دیدم
که در تلاقی با پلیدی چشم هایم
پناهنده به آغوش مادر شد.
سلام قاصدک مرسی که هستی
وقت رفتن استهمه وسائل را جمع کردمبه جز صندلی توشاید وقتی بر می گردیخسته باشی !!
میدونی چی؟نی نی ها وقتی داداش من رو هم میبینن میترسن نیدونم چرا
امروز، انتهای هر فکر و خیالی رو که میگیرم آخرش میرسم به مادرم. هر خیابونی که طی میکنم، مادرم جلو چشممه...
سلام. لینک شدید با افتخار.
مرسی
چه عکس زیبایی اضافه کردی
مرسیزیبایی از چشم شماست
پروانه های سیاه رو دیدی ؟
نه متاسفانه گیر نیاوردم
موافقم که افکار مشترکی داریم که گاهی احساسات مشترک را باعث می شوند
حتی در اتفاقات زندگی مشترکیم
نه پله هایت را می*خواهمنه مارهایت رانه عشق هایت رابگذار فقط...............تاس بریزم و بروماز این زندگی .........
really, why not
سلام قاصدک
مرسی که هستی
وقت رفتن است
همه وسائل را جمع کردم
به جز صندلی تو
شاید وقتی بر می گردی
خسته باشی !!
میدونی چی؟نی نی ها وقتی داداش من رو هم میبینن میترسن
نیدونم چرا
امروز، انتهای هر فکر و خیالی رو که میگیرم آخرش میرسم به مادرم. هر خیابونی که طی میکنم، مادرم جلو چشممه...
سلام. لینک شدید با افتخار.
مرسی
چه عکس زیبایی اضافه کردی
مرسی
زیبایی از چشم شماست
پروانه های سیاه رو دیدی ؟
نه متاسفانه گیر نیاوردم
موافقم که افکار مشترکی داریم
که گاهی احساسات مشترک را باعث می شوند
حتی در اتفاقات زندگی مشترکیم
نه پله هایت را می*خواهم
نه مارهایت را
نه عشق هایت را
بگذار فقط
...............
تاس بریزم و بروم
از این زندگی .........
really, why not