صخره

می بایست بنگارم 

خاطرات را

بر چهره بی تکرار صخره 

....

و در گوش صدفی خواندم :


آی دریا چهره صخره با تو

...

و صدف را به آب سپردم 

....

بی گمان او نیز تلخ خواهد شد.



سواحل نیلگون دریای عمان

نظرات 6 + ارسال نظر
سپهر شنبه 5 فروردین 1391 ساعت 08:14 ب.ظ http://www.acappuccino.blogsky.com/

خاطره ها دوست داشتنی اند هر چند
تلخ می شوند در گذر زمان

این خاطره ها جز تلخی چیزی دیگه ای نداره
اون دوست داشتنی که گفتی توی هم همون تلخی هست عزیزم

سپهر شنبه 5 فروردین 1391 ساعت 11:43 ب.ظ http://www.acappuccino.blogsky.com/

تلخی اش جای دیگری ست ...
دوست داشتن خالی از اینهاست .

ANNA یکشنبه 6 فروردین 1391 ساعت 12:55 ق.ظ http://lapeste.blogsky.com

در یک صحرا

دو چهره

دو حرف

طلوع زرد خورشید

می روید!؟؟

نمی روید!؟؟

گفتی باور کن

ایمان بیاور

تنها من برایت خواهم ماند.

با نگاهم گفتم:

باورت کردم

با دل ایمان اوردن مشکل است

پرده های دل را گشودم

و به خود گفتم:

تو نیز شهابی.......

ANNA یکشنبه 6 فروردین 1391 ساعت 01:45 ق.ظ http://lapeste.blogsky.com

غرق در اندیشه ات سوار اتوبوس شدم

چند سکه ای به راننده دادم بابت کرایه ی دو نفر

پیش از آن که دریابم تنهایم ...



*ریچارد براتیگان

ANNA یکشنبه 6 فروردین 1391 ساعت 06:46 ب.ظ http://lapeste.blogsky.com

سلام
گفته بودم عکسی که گداشتی را دوست دارم

ازتعطیلات خسته شدم

لطف دارید
به خاطر سایر توضیح های شما تاییداش نکرده بودم
می رفتید سفر

الیا یکشنبه 6 فروردین 1391 ساعت 10:32 ب.ظ http://notes-of-ourhaunt.blogsky.com

قشنگ بود

مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد